سختی کار در سریالهای تاریخی به روایت صدابردار «مستوران»
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۸۸۳۷۳
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، با گذشت زمان و اضافه شدن صدا به سینمای صامت، صدا توانست مکمل تصویر شود و احساس تصاویر را منتقل کند همچنین توانست در شخصیت پردازی مکمل تصویر باشد. به این بهانه سراغ میثم یاردیلو صدابردار سریال «مستوران2» رفتیم.
یاردیلو در ابتدا به مرور کوتاهی از آخرین آثاری که در آنها حضور داشته پرداخت و بیان کرد: از حدود سال 1380 وارد حرفه صدابرداری شدم و 8 سال دستیار صدابردار بودم در آثار سینمایی و سریالهای زیادی به عنوان صدابردار حضور داشتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یاردیلو به تفاوت مقوله صدابرداری در آثار مختلف پرداخت و گفت: مقوله صدابرداری در کارهای مختلفی مثل سریال، فیلم کوتاه و آثار سینمایی تفاوتی با هم ندارد و گاها ممکن است در تجهیزات صدابرداری با یکدیگر متفاوت باشند مثلا در کارهای کوتاه که گاها سبکتر هستند تجهیزات کمتری لازم است، اما بعضا بوده آثار کوتاهی که به اندازه یک اثر سینمایی به تجهیزات احتیاج داشته است. برای من هم به عنوان یک صدابردار کار سینمایی، کوتاه و سریال با هم فرقی ندارد تلاش من این است که همیشه بهترین خودم را برای کار بگذارم.
وی ادامه داد: بعضی آثار مثل همین سریال «مستوران» که یک اثر تاریخی است، به تجهیزات بیشتری نسبت به یک سریال آپارتمانی احتیاج دارد.
مدیرصدابرداری سریال «مستوران» در ادامه با بیان این نکته که در حال حاضر مشغول صدابرداری فیلم سینمایی محصول استودیو بادبان است، از رو به اتمام بودن روزهای فیلمبرداری این اثر خبر داد.
توجه ویژهای به بحث صدا نمیشود
یاردیلو فیلمهای سینمایی در گذشته را یکسری تصاویر متحرکی دانست که با اضافه شدن صدا به آن، احساسات و جان تازهای به عرصه فیلمسازی تزریق شد، سپس بیان کرد: در یکسری از کارها نگاه و توجه ویژهای به بحث صدا نمیشود و برای یکسری از فیلمسازان آنقدری که تصویر و قاب تصویر اهمیت دارد و برای آن انرژی میگذارند، صدا اهمیت ندارد، البته که این نگرش در سالهای اخیر در حال تغییر است.
تمام بخشهای یک اثر تاریخی سخت و دشوار است
او در ادامه به دشواری حضور در یک اثر تاریخی پرداخت و اظهار داشت: نه تنها در صدابرداری بلکه در تمام حوزههای مختلف حضور در یک اثر تاریخی سخت و دشوار است. صدابرداری یک اثر تاریخی زمانبر و طافتفرسا است و به نسبت آثار روز به تمرکز بیشتری احتیاج دارد. مثلا صدای بوق ماشین، صدای موبایل و صداهای محیطی در آثار تاریخی مشکل ساز میشود به همین جهت و به دلیل وجود صداهای مزاحم، لوکیشنهای آثار تاریخی خارج از شهر و خیلی دور است. در سریال «مستوران» بازیگران زن روی سر آویز داشتند که ممکن بود صدای این آویزها مزاحمت در روند کار من مزاحمت ایجاد کند برای همین من هم با میکروفون و هم بوم صدا را ضبط میکردم.
یاردیلو سپس به بیان تفاوتهای صدابرداری و صداگذاری پرداخت و بیان کرد: صدابردار صدا را سر صحنه ضبط میکند و صداگذار صداهای پس زمینه را حذف میکند. صداگذار کار خیلی مهمی که دارد این است که صدای ضبط شده محیط را به بالاترین کیفیت برساند و یک سری صداها را با توجه به نیاز، اضافه میکند.
وی ادامه داد: 5،6 سال پیش بود که شنیدم عطا پناهی تصیم به ساخت یک سریال تاریخی دارد، زمانی که فیلمنامه این مجموعه را خواندم برایم جذاب بود و به آن علاقهمند شدم و در هر دو فصل این اثر حضور یافتم. اصلیترین دلیلم برای حضور در فصل دوم «مستوران» تیم دوست داشتنی این مجموعه بود. ما هنوز بعد از گذشت چندماه از پایان فیلمبرداری با هم در ارتباط هستیم.
یاردیلو در پایان گفت: هماهنگی صدابردار و فیلمبردار در یک اثر خیلی مهم است و باید با هم تعامل خوبی داشته باشند. مسلم تهرانی فیلمبردار فصل یک و دو سریال «مستوران» بود که به شدت با یکدیگر تعامل خوبی داشتیم و به هم کمک میکردیم.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: مستوران یک اثر تاریخی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۸۸۳۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
مازیار وکیلی در رویداد۲۴ نوشت: حسن فتحی سابقهای طولانی در ساخت فیلمها و سریالهای تاریخی دارد؛ فیلمها و سریالهایی که البته کیفیت یکسانی ندارند: «پهلوانان نمیمیرند» سریال خاطرهانگیزی بود که داستانی بکر و اصیل داشت و به سرگذشت پهلوانان ایرانی در عصر قاجار میپرداخت. «شب دهم» امروز یک اثر کلاسیک در حوزه سینمای دینی به حساب میآید و نمونه درخشانی است از دراماتیزه کردن مضامین دینی به شکلی که برای مخاطب جذاب باشد. سه فصل سریال «شهرزاد» هم که مهمترین و جنجالیترین سریال فتحی در سالهای اخیر به حساب میآید؛ یک مثلث عشقی جذاب در کنار بازی بازیگران مشهور از شهرزاد سریالی ساخت که مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد. حواشی مالی و سیاسی سریال هم باعث شد تا شهرزاد تا مدتها در صدر اخبار باشد و منتقدان و تحلیلگران بسیاری را وادار به واکنش کند.
«روشنتر از خاموشی» داستان زندگی یکی از نامدارترین فلاسفه و عرفای ایران در عصر صفوی بود. فیلسوفی که عقایدش در زمان حیات بسیار مورد تکفیر متکلمین قشری قرار گرفت، اما بعدها به قدری عالمگیر و تاثیرگذار شد که بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ متاثر از تفکرات ملاصدرا و حکمت متعالیه است. فتحی در «روشنتر از خاموشی» به خوبی نشان داد که خوب میتواند مضامین عرفانی را در بستر یک درام تلویزیونی روایت کند. فتحی در این کار از ظرفیتهای داستانی دوران تاریخی زندگی ملاصدرا هم به درستی استفاده کرد و بسیاری از تحولات تاریخی ایران در آن دوران را نمایش داد. بهنحوی که شخصیت شاه عباس در این سریال، ارزشی هم پای ملاصدرا پیدا کرده بود.
مجموعه این تواناییها، فتحی را تبدیل به بهترین گزینه برای ساخت درامهای تاریخی با مضامین عرفانی میکرد. به همین خاطر بود از زمانی که اعلام شد «مست عشق» که به رابطه پرمناقشه شمس و مولانا میپردازد را حسن فتحی میسازد همه خیالشان راحت شد که فیلم اگر یک شاهکار نباشد استانداردهای لازم برای یک اثر جذاب را دارد؛ اما این خیالی خام بود. برخلاف توقعات اولیه، «مست عشق» اثری است ضعیف که نتوانسته ذرهای از رابطه پیچیده این دو عارف نامی را به تصویر بکشد.
حسن فتحی همیشه عادت دارد که از دو عنصر برای هرچه جذابتر تعریف کردن داستانهای تاریخی خود استفاده کند. اولین عنصری که فتحی از آن استفاده میکند تعلیق است. مثلاً در شب دهم تعلیق لو رفتن اجرای تعزیه توسط حیدر خوش مرام بود که تماشاگر را تا پایان مشتاق تماشای سریال نگه میداشت. یا در پهلوانان نمیمیرند تعلیق پیدا شدن قاتلی که تمام پهلوانان شهر را میکشت باعث جذابیت سریال میشد. فتحی تلاش کرده بود در مست عشق هم از تعلیق به شکل بهینهای استفاده کند. فتحی دقیقاً داستان مست عشق را از جایی شروع میکند که ماموران حکومتی در قونیه به دنبال قاتل شمس تبریزی میگردند. فتحی تلاش داشته تا از این تعلیق برای جذابیت داستانی ثقیل و پیچیده استفاده کند.
اما خیلی زود و در میانه راه ماجرای قتل شمس فراموش میشود تا فتحی بر روی ماجراهای عاشقانه فیلم تمرکز کند. همان ماجراهای عاشقانهای که محور اصلی جذابیت برخی از سریالهای حسن فتحی بوده است. در «مدار صفر درجه» عشق یک پسر مسلمان بنام حبیب پارسا به دختری یهودی بنام سارا آستروک بود که داستان تاریخی این سریال را جذاب میکرد. یا در سریال «شهرزاد» مثلث عشقی شهرزاد، قباد، فرهاد بود که داستان را پیش میبرد. برای همین فتحی در مست عشق هم تصمیم گرفته از این عنصر برای هر چه جذابترشدن سریال استفاده کند.
به عنوان، فتحی تاکید زیادی بر روی عشق پاک و آسمانی شمس تبریزی و کیمیا خاتون میشود. در حالی که روایتهای تاریخی خلاف این موضوع را نشان میدهد. اما موضوع این جا است که نمایش این عشق به جای آن که بر جذابیت فیلم بیفزاید آن را تا حد سریالهای مبتذل ترکیهای پایین آورده است. این موضوع درباره عشق اسکندر و مریم هم صدق میکند. پرداخت سطحی فتحی باعث شده این داستانهای عاشقانه به جای این که به کمک خط اصلی قصه (یعنی رابطه پر فراز و نشیب شمس و مولانا) بیایند آن را در حاشیه قرار داده و منحرف کردهاند.
نمایش مضامین عرفانی که با احوال درونی و فردی شخص سر و کار دارد در مدیوم سینما کار بسیار سختی است. چون مدیوم سینما تصویر است و تصویر اجازه تخیل و تحلیل را به تماشاگر نمیدهد. به همین خاطر است که اکثر کارگردانان بزرگ سینما برای بیان مضامین عرفانی و الاهیاتی سراغ داستانهای روزمره میروند و میکوشند این مضامین را در دل یک داستان ساده و معمولی قرار دهند. مثلاً اسپیلبرگ در برخورد نزدیک از نوع سوم از دل یک داستان علمی تخیلی مضامین عرفانی و الاهیاتی زیادی بیرون میکشد یا دیوید لینچ در داستان سرراست داستان سفر یک پیرمرد با ماشین چمنزنی را بستر مناسبی برای نمایش احوال باطنی او میبیند. یا حتی مجید مجیدی هم برای بیان نگاه عرفانی خود سراغ داستانهای روزمرهتر میرود.
صحبت از عرفان روی پرده نقرهای سینما کار بسیار خطرناکی است. چون میتواند تماشاگر را دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت کند. اتفاقی که برای مست عشق هم اُفتاده است. رابطه شمس و مولانا به قدری عمیق و پیچیده است که نمیشود شکل و کیفیت آن را در زمان صد دقیقه برای تماشاگر توضیح داد و همین عدم توضیح درست و دقیق است که در نهایت باعث میشود تماشاگر چیز زیادی از آن سردرنیاورد و خسته شود.
مست عشق برای فتحی یک شکست کامل است؛ چه از لحاظ داستانی و چه از لحاظ نحوه مواجهه با یک مضمون پیچیده. استراتژی غلط فتحی باعث شده تا تمام ظرفیتهای مست عشق از دست برود و فیلمی با این حجم از هزینه و استفاده از ستارگان بزرگ سینمای ایران و ترکیه تبدیل به فیلمی سطح پایین شود. فیلم تنها به مدد حاشیههای پرتعدادی مانند مخالفت برخی مراجع به ساخت فیلم به دلیل تبلیغ صوفیه، مشهور شده است نه کیفیت نهایی خودش.
tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!